معنی Casually
Casually
به طور غیررسمی، اتّفاقی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Casually
Causally
Causally
بِه طُورِ عِلّی، عِلّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rascally
Rascally
شِیطَنَت آمیز، فَحشا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Visually
Visually
بَصَری طُور، بَصَری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Manually
Manually
بِه صورَتِ دَستی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Usually
Usually
معمولاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nasally
Nasally
بِه طُورِ بینی، بینی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Casual
Casual
غیرِرَسمی، گاه بِه گاه
دیکشنری انگلیسی به فارسی