معنی Bridge - جستجوی لغت در جدول جو
Bridge
پل زدن، پل
ادامه...
پُل زَدَن، پُل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Trudge
راه رفتن با زحمت
ادامه...
راه رَفتَن با زَحمَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Abridge
خلاصه کردن، بریج
ادامه...
خُلاصِه کَردَن، بِریج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dredge
گودال کندن، لایروبی
ادامه...
گودال کَندَن، لایروبی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
aride
خشک
ادامه...
خُشک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Bring
آوردن، بیاورید
ادامه...
آوَردَن، بیاوَرید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Brise
نسیم
ادامه...
نَسِیم
دیکشنری آلمانی به فارسی
Pride
افتخار کردن، غرور
ادامه...
اِفتِخار کَردَن، غُرور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bribe
رشوه دادن، رشوه
ادامه...
رِشوِه دادَن، رِشوِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bide
صبر کردن
ادامه...
صَبر کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی