معنی Bossiness - جستجوی لغت در جدول جو
Bossiness
رئیس منشی، رئیس
ادامه...
رَئیس مَنِشی، رَئیس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Bushiness
پوشیدگی
ادامه...
پوشیدِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gassiness
گازدار بودن، گاز گرفتگی
ادامه...
گازدار بودَن، گاز گِرِفتِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fussiness
دقّت زیاد، سر و صدا
ادامه...
دِقَّت زیاد، سَر و صِدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Messiness
آشوبی بودن، آشفتگی
ادامه...
آشوبی بودَن، آشُفتِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Glossiness
برّاق بودن، برّاقیّت
ادامه...
بَرّاق بودَن، بَرّاقِیَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Noisiness
سر و صدا
ادامه...
سَر و صِدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Mousiness
موش وارگی، موسیٰ بودن
ادامه...
موش وارِگی، موسیٰ بودَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Business
کسب و کار، تجارت
ادامه...
کَسب و کار، تِجارَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nosiness
فضول گری، سرگیجه
ادامه...
فُضول گَری، سَرگیجِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی