جدول جو
جدول جو

معنی An - جستجوی لغت در جدول جو

An
یک
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از Antagonist
تصویر Antagonist
ضد قهرمان یا آنتاگونیست (Antagonist) یا بدمن در ادبیات، سینما و داستان ها شخصیتی است که در برابر شخصیت اصلی یا قهرمان داستان، به عنوان دشمن یا مخالف قرار دارد. نقش آنتاگونیست در داستان بسیار مهم است زیرا با تضاد و تقابل با شخصیت اصلی، در جریان داستان تنش و درام را افزایش می دهد و به پیچیده تر شدن داستان کمک می کند.
ویژگی های آنتاگونیست می تواند شامل موارد زیر باشد:
1. اهداف متفاوت : آنتاگونیست معمولاً اهداف و ارزش هایی دارد که با شخصیت اصلی در تضاد است. این اهداف می توانند اقتصادی، اجتماعی، سیاسی یا حتی فلسفی باشند.
2. موانع و مشکلات : آنتاگونیست معمولاً برای شخصیت اصلی مانع ها و مشکلاتی ایجاد می کند که او را از رسیدن به هدفش باز می دارد.
3. شخصیت پیچیده : گاهی آنتاگونیست ها شخصیت های پیچیده ای هستند که باعث می شوند تا تمایز بین خوبی و بدی در داستان مبهم باقی بماند.
4. تغییرات شخصیتی : بعضی از آنتاگونیست ها توانایی تحول و تغییر شخصیتی دارند که به داستان ابعاد عمیق تری می بخشد.
5. مهارت ها و قدرت ها : برخی آنتاگونیست ها قدرت ها یا مهارت های خاصی دارند که او را به یک تهدید واقعی برای شخصیت اصلی تبدیل می کند.
نمونه های معروفی از آنتاگونیست ها در ادبیات و سینما شامل کاراکترهایی همچون دارت ویدر از `Star Wars`، جوکر از `The Dark Knight`، استفانو دی مارتینو از `The Godfather`، و سارون از `The Lion King` می شوند. این شخصیت ها با ویژگی های خود، داستان را به غنا و تنوع می بخشند و به خواننده یا تماشاگر امکان می دهند با داستان همراهی کنند و در تضادات و تکاملات شخصیتی شرکت کنند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از Animation
تصویر Animation
انیمیشن (Animation) یا پویانمایی به هنری اطلاق می شود که در آن تصاویر به صورت پی درپی نمایش داده می شوند تا توهم حرکت را ایجاد کنند. این هنر می تواند شامل طراحی های دستی، مدل های سه بعدی، و حتی تصاویر واقعی باشد.
تاریخچه
انیمیشن از دوران ابتدایی شروع شده و با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی به شکل های مختلفی تکامل یافته است. اولین نمونه های انیمیشن شامل چرخه های حرکتی ساده در دستگاه های اولیه مانند زوئتروپ و فلیپ بوک بود. با ظهور سینما و تکنولوژی های جدید، انیمیشن به شکلی هنری و صنعتی تبدیل شد.
انواع انیمیشن
1. انیمیشن دستی (۲D) :
- مثال ها : فیلم های کلاسیک دیزنی مانند `سفیدبرفی و هفت کوتوله`.
- روش : تصاویر دستی کشیده می شوند و به ترتیب نمایش داده می شوند تا حرکت ایجاد شود.
2. انیمیشن رایانه ای (۳D) :
- مثال ها : `داستان اسباب بازی` و `منجمد`.
- روش : مدل های سه بعدی در نرم افزارهای کامپیوتری ساخته می شوند و با استفاده از تکنیک های مختلف حرکت داده می شوند.
3. استاپ موشن :
- مثال ها : `کورالاین` و `والاس و گرومیت`.
- روش : مدل ها و عروسک ها به صورت دستی حرکت داده می شوند و عکس های هر حرکت به ترتیب گرفته می شوند.
4. موشن گرافیکس :
- مثال ها : تیتراژ ابتدایی فیلم ها و تبلیغات تلویزیونی.
- روش : استفاده از گرافیک های رایانه ای برای ایجاد حرکت و انیمیشن های ساده.
فرآیند تولید انیمیشن
1. پیش تولید :
- داستان و فیلم نامه : نوشتن داستان و فیلمنامه.
- استوری بورد : طراحی استوری بورد برای برنامه ریزی صحنه ها و شات ها.
- طراحی شخصیت ها و محیط ها : طراحی شخصیت ها، محیط ها و جزئیات دیگر.
2. تولید :
- انیمیت کردن : ایجاد حرکت برای شخصیت ها و عناصر دیگر.
- رندرینگ : تبدیل مدل ها و صحنه ها به تصاویر نهایی.
3. پس تولید :
- ویرایش و تدوین : مونتاژ صحنه ها و اعمال افکت های نهایی.
- صداگذاری : اضافه کردن دیالوگ ها، موسیقی و افکت های صوتی.
کاربردهای انیمیشن
- فیلم ها و سریال های تلویزیونی : ارائه داستان های تخیلی و ماجراجویی.
- تبلیغات : جذب مخاطب و تبلیغ محصولات.
- آموزش : ارائه مفاهیم آموزشی به صورت جذاب و قابل فهم.
- بازی های ویدیویی : ایجاد حرکات و صحنه های بازی.
نتیجه گیری
انیمیشن یک هنر چندبعدی است که با استفاده از تکنولوژی و خلاقیت می تواند داستان ها و مفاهیم مختلفی را به صورت بصری و جذاب به مخاطبان ارائه دهد. با پیشرفت تکنولوژی، آینده انیمیشن روشن تر و هیجان انگیزتر خواهد بود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از Angle
تصویر Angle
زاویه (Angle) دوربین در فیلم برداری و عکاسی نقش بسیار مهمی در روایت داستان و انتقال احساسات به بیننده دارد. انتخاب زاویه دوربین می تواند تأثیر بزرگی بر نحوه درک و تفسیر صحنه ها و شخصیت ها داشته باشد. در ادامه، انواع مختلف زاویه های دوربین و کاربردهای آنها بررسی شده اند:
انواع زاویه های دوربین
1. زاویه مستقیم (Eye Level) :
- در این زاویه، دوربین در سطح چشم قرار می گیرد و به صورت مستقیم به سوژه نگاه می کند. این زاویه معمولاً برای صحنه های گفتگو و تعاملات عادی استفاده می شود و حس طبیعی و واقع گرایانه ای را منتقل می کند.
2. زاویه بالا (High Angle) :
- در این زاویه، دوربین بالاتر از سطح چشم قرار می گیرد و به سمت پایین به سوژه نگاه می کند. این زاویه معمولاً حس کوچک بودن، ضعف یا تسلط بر سوژه را القا می کند.
3. زاویه پایین (Low Angle) :
- در این زاویه، دوربین پایین تر از سطح چشم قرار می گیرد و به سمت بالا به سوژه نگاه می کند. این زاویه معمولاً حس بزرگ بودن، قدرت یا تسلط سوژه را تقویت می کند.
4. زاویه کج (Dutch Angle or Tilted Angle) :
- در این زاویه، دوربین به صورت مورب یا کج قرار می گیرد. این زاویه معمولاً برای ایجاد حس عدم تعادل، تنش یا بی ثباتی در صحنه ها استفاده می شود.
5. زاویه از بالا (Bird's Eye View) :
- در این زاویه، دوربین به صورت عمودی از بالا به پایین به صحنه نگاه می کند. این زاویه معمولاً برای نمایش نقشه ها، مناظر بزرگ یا صحنه های شلوغ استفاده می شود و به بیننده دید کلی از صحنه می دهد.
6. زاویه از پایین (Worm's Eye View) :
- در این زاویه، دوربین به صورت عمودی از پایین به بالا به صحنه نگاه می کند. این زاویه معمولاً برای نمایش قدرت یا بزرگی سوژه ها و ایجاد حس عظمت و اهمیت استفاده می شود.
کاربردهای زاویه های دوربین
1. انتقال احساسات و حالت ها :
- زاویه های دوربین می توانند به تقویت احساسات و حالت های مختلف کمک کنند. برای مثال، زاویه پایین می تواند احساس قدرت و تسلط را تقویت کند، در حالی که زاویه بالا می تواند حس ضعف و کوچکی را ایجاد کند.
2. ایجاد تنش و درام :
- استفاده از زاویه های کج یا مورب می تواند حس تنش و بی ثباتی را در صحنه ها تقویت کند. این تکنیک معمولاً در فیلم های هیجان انگیز و ترسناک استفاده می شود.
3. نمایش روابط بین شخصیت ها :
- زاویه های دوربین می توانند به نمایش روابط بین شخصیت ها کمک کنند. برای مثال، استفاده از زاویه بالا برای شخصیت ضعیف تر و زاویه پایین برای شخصیت قوی تر می تواند قدرت و تسلط را نمایش دهد.
4. تاکید بر جزئیات :
- زاویه های مختلف دوربین می توانند به تاکید بر جزئیات مهم در صحنه کمک کنند. برای مثال، زاویه مستقیم می تواند به نمایش دقیق جزئیات چهره ها و عواطف کمک کند.
5. خلق تصاویر زیبا و هنری :
- انتخاب زاویه های مناسب می تواند به خلق تصاویر زیبا و هنری کمک کند. برای مثال، استفاده از زاویه از بالا برای نمایش مناظر بزرگ یا زاویه کج برای ایجاد ترکیب بندی های خاص و جذاب.
مثال های معروف از زاویه های دوربین در سینما
1. Citizen Kane (1941) : استفاده از زاویه پایین برای ایجاد حس عظمت و قدرت.
2. Psycho (1960) : استفاده از زاویه بالا در صحنه های ترسناک برای ایجاد حس ضعف و ترس.
3. The Third Man (1949) : استفاده از زاویه کج برای ایجاد حس بی ثباتی و تنش.
زاویه دوربین یکی از ابزارهای مهم و کارآمد در دست کارگردانان و فیلم برداران است که با استفاده از آن می توانند داستان را به شیوه ای موثرتر و جذاب تر روایت کنند. انتخاب هوشمندانه و خلاقانه زاویه های دوربین می تواند تأثیر زیادی بر نحوه درک و تجربه بیننده از فیلم داشته باشد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از Angle of View
تصویر Angle of View
زاویهٔ دید (Angle of View) زاویه ای است که لنز می تواند صحنهٔ روبه روی خود را ببیند؛ اگر خطی فرضی از لنز به دو انتهای منظره ای که دیده می شود ترسیم کنیم، زاویهٔ بین این دوخط، زاویهٔ دید خواهد بود. زاویهٔ دید را فاصلهٔ کانونی مشخص می کند و هرچه فاصلهٔ کانونی بیشتر باشد، زاویهٔ دید کوچک تر و هرچه فاصلهٔ کانونی کمتر شود، زاویهٔ دید بزرگ تر می شود.
زاویه بین دو خط فرضی که از مرکز عدسی به دو انتهای فوقانی و تحتانی تصویر رسم می شود. این زاویه بسته به اندازه فیلم، عرض دهانه دوربین و فاصله کانونی عدسی فرق می کند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از Anthology Series
تصویر Anthology Series
سریال آنتولوژی (Anthology Series) به برنامهٔ رادیویی یا تلویزیونی‌ای گفته می‌شود که در هر قسمت یا فصل آن از بازیگران و داستان متفاوتی استفاده می‌شود اما این قانون مطلق نیست و در بسیاری از مجموعه‌های گذشته از یک گروه ثابت از بازیگران در داستان‌های متفاوت هر فصل بهره می‌بردند. از مجموعه‌های تلویزیونی آمریکایی که از سبک آنتولوژی بهره برده‌اند می‌توان به آلفرد هیچکاک تقدیم می‌کند، کارآگاه حقیقی، فارگو، آینه سیاه، عشق مدرن، داستان ترسناک آمریکایی و کانال صفر اشاره کرد.همچنین در ایران سریال‌هایی مانند باران عشق، نیمکت، خرده ستمگران، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، در قصه‌ها زندگی می‌کنند و آنها با این رویکرد ساخته شده‌اند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از Angle Shot
تصویر Angle Shot
زاویه عکس یا زاویه دید دوربین (Angle Shot) مهم ترین عنصر در تصویربرداری است که می تواند احساسات و پیام های مختلفی را به بیننده انتقال دهد. زاویه دید دوربین می تواند شامل موارد زیر باشد:
۱. زاویه بالا (High Angle) :
- در این حالت، دوربین از بالا به پایین به جهت صحنه نگاه می کند. این زاویه می تواند احساس ناتوانی، تحقیر یا کنترل بیشتر را به بیننده منتقل کند.
۲. زاویه پایین (Low Angle) :
- در این حالت، دوربین از پایین به بالا به جهت صحنه نگاه می کند. این زاویه ممکن است نمایی قهرمان پرستانه یا قدرتی بزرگ تر نشان دهد.
۳. زاویه مستقیم (Eye Level) :
- این زاویه دید به ارتفاع چشم بیننده معمولاً اشاره دارد و می تواند به عنوان زاویه استاندارد یا زاویه طبیعی در نظر گرفته شود.
۴. زاویه کنجی (Canted Angle) :
- این زاویه دید همچنین به عنوان `زاویه خوابیده` نیز شناخته می شود و دوربین به یکی از زوایا خم می شود، که می تواند احساس ناایستایی یا ناپایداری را به بیننده منتقل کند.
۵. زاویه فاصله ای (Long Shot) :
- در این حالت، صحنه به صورت کامل و با فاصله زیاد از دوربین نمایش داده می شود، که می تواند محیط گسترده و مکان ها را به بیننده نشان دهد.
۶. زاویه نزدیک (Close-Up) :
- در این حالت، دوربین به شیء یا شخص نزدیک شده است تا جزئیات و حسیات وی را به بیننده نمایش دهد.
هر زاویه دید دوربین می تواند تأثیر گذاری خاصی بر روی تجربه و تفسیر بیننده داشته باشد و با توجه به متن فیلم و هدف نهایی، انتخاب زاویه مناسب اهمیت زیادی دارد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از Anamorphic Lens
تصویر Anamorphic Lens
عدسی آنامورفیک (Anamorphic Lens) یک نوع عدسی خاص است که برای فیلمبرداری و تصویربرداری استفاده می شود و خاصیتی منحصر به فرد برای تصویر فراهم می آورد. این عدسی ها از یک فرمت اختصاصی استفاده می کنند که تصویر را با ضریب انبساط افقی بالاتر و با بهره وری بیشتر نسبت به سایر عدسی ها ضبط می کنند.
ویژگی ها و استفاده های عدسی آنامورفیک:
1. تصویر آنامورفیک : از آنجایی که این عدسی ها دارای ضریب انبساط افقی بیشتری هستند، تصاویر ضبط شده توسط آنها به نسبت به عدسی های معمولی وسیع تر و با نسبت ابعاد یک آنامورفیک (به عنوان مثال، 2.35:1 یا 2.39:1) است.
2. افزایش کیفیت تصویر : عدسی آنامورفیک باعث بهبود کیفیت تصویر و افزایش رزولوشن افقی و عمق تصویر می شود، زیرا از نقطه نورداری و فراوری تصویر بهتری برخوردارند.
3. افزایش عمق میدان : با تصویربرداری با عدسی آنامورفیک، عمق میدان تصویر به نحو قابل توجهی افزایش می یابد که این به تماشاگر احساسی عمیق تر از فضا و حتی کاراکترها می دهد.
4. استفاده در صنعت سینما : این نوع عدسی ها به طور گسترده در صنعت سینما و تولیدات هنری برای ایجاد تصاویر سینماتیک با کیفیت بالا و نسبت ابعاد آنامورفیک استفاده می شود.
5. نقطه نورداری خاص : برخی از عدسی های آنامورفیک دارای نقطه نورداری خاصی هستند که باعث ایجاد افکت های نوری و بومی نمایی می شود که در تصاویر سینمایی و خلاقانه مورد استفاده قرار می گیرد.
6. معروفیت در فیلم سازی : استفاده از عدسی های آنامورفیک برای فیلم سازان به دلیل خصوصیات منحصر به فرد آنها، به عنوان یک ابزار هنری و تولیدی حیاتی در ایجاد تجربه سینمایی واقعی و استثنایی مورد توجه است.
با استفاده از عدسی آنامورفیک، تصویربرداران می توانند به طور خلاقانه تری تصاویر سینماتیک و فضاهای زیبا و مطلوب تری را برای تماشاگران به ارمغان آورند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از Anti Climax
تصویر Anti Climax
ضد اوج (Anti Climax) در ادبیات، سینما، و هنرهای نمایشی به یک بخش از داستان یا روایت اشاره دارد که برخلاف انتظار مخاطب، پایان یا نتیجه ای کمتر از حد انتظار و هیجان انگیزی دارد. این تکنیک عمدتاً برای ایجاد اثرات خاص در داستان گویی استفاده می شود و می تواند به نحوه های مختلفی مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه به توضیح بیشتر این مفهوم می پردازم:
تعریف ضد اوج:
ضد اوج لحظه ای است که در آن تنش یا هیجان داستان به طور ناگهانی و غیرمنتظره ای کاهش می یابد، به جای اینکه به اوج هیجان خود برسد. این کاهش هیجان می تواند تأثیراتی چون طنز، بی اعتنایی، یا حتی تعمق بیشتر بر مفهوم داستان ایجاد کند.
کاربردهای ضد اوج:
1. ایجاد طنز:
- در داستان ها یا فیلم های کمدی، ضد اوج می تواند برای ایجاد لحظات خنده دار استفاده شود. به عنوان مثال، پس از ایجاد تنش فراوان و انتظار برای یک نتیجه بزرگ، نتیجه ای ساده و غیرمنتظره می تواند مخاطب را بخنداند.
2. تعمیق مفهوم:
- ضد اوج می تواند به عنوان ابزاری برای تعمق بیشتر در پیام یا مفهوم داستان استفاده شود. به عنوان مثال، در یک داستان تراژیک، ضد اوج می تواند تأکید بر بی معنایی یا پوچی زندگی باشد.
3. شکستن انتظارات:
- ضد اوج می تواند برای شکستن انتظارات مخاطب و ایجاد یک تجربه تازه و غیرمعمول استفاده شود. این تکنیک می تواند به داستان گویی کمک کند تا از کلیشه ها و پیش بینی پذیری فاصله بگیرد.
مثال ها:
1. ادبیات:
- در رمان ها و داستان های کوتاه، ضد اوج می تواند به عنوان یک پایان غیرمنتظره استفاده شود که به جای حل کامل مشکل یا کشمکش اصلی، به شکلی ناگهانی و غیرمعمول خاتمه می یابد.
2. سینما:
- در فیلم ها، ضد اوج می تواند در یک صحنه حساس و پرتنش رخ دهد که در آن به جای یک نتیجه بزرگ و هیجان انگیز، یک نتیجه ساده و بی تفاوت اتفاق می افتد.
3. نمایشنامه:
- در تئاتر، ضد اوج می تواند در یک نقطه کلیدی از نمایش به کار رود تا تأثیر عاطفی خاصی بر مخاطب بگذارد.
نمونه های مشهور:
- در فیلم های کمدی مانند `مانتی پایتون و جام مقدس`، لحظات ضد اوج زیادی وجود دارد که انتظارات مخاطب را به شکلی خنده دار می شکند.
- در ادبیات، داستان کوتاه `اتفاقی در پل اول کریک` نوشته امبروس بیرس، نمونه ای از استفاده از ضد اوج برای ایجاد یک پایان غیرمنتظره و تأمل برانگیز است.
ضد اوج می تواند به عنوان یک ابزار قدرتمند در داستان گویی مورد استفاده قرار گیرد تا با شکستن انتظارات و ایجاد لحظات غیرمنتظره، تجربه ای تازه و جذاب برای مخاطب ایجاد کند.
جایی که ماجرای فیلم در آن به اوج خود می رسد و تماشاگر در خود بیشترین احساس را نسبت به فیلم دارد، اما به یک باره هیجان ماجرا فروکش می کند و فیلم با حالتی سرد و ناامیدکننده و خالی از هیجان پیش می رود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تسهیلات، امکانات رفاهی، دل پذیری، لطف
دیکشنری آلمانی به فارسی
ترتیب
دیکشنری آلمانی به فارسی
گمنامی، ناشناس بودن
دیکشنری آلمانی به فارسی
ناهنجاری
دیکشنری آلمانی به فارسی
راهنمایی، دستورالعمل ها
دیکشنری آلمانی به فارسی
فرضیّه، فرض
دیکشنری آلمانی به فارسی
تقریب، رویکرد
دیکشنری آلمانی به فارسی
جاذبه، لطف، فیض
دیکشنری آلمانی به فارسی
گستاخی، فرض
دیکشنری آلمانی به فارسی
سازگاری
دیکشنری آلمانی به فارسی
اعلان، اعلامیّه
دیکشنری آلمانی به فارسی
اقتباس، تنظیم، سفارشی سازی
دیکشنری آلمانی به فارسی
ترغیب، جاذبه
دیکشنری آلمانی به فارسی
انباشتگی، مجموعه
دیکشنری آلمانی به فارسی
اتّهام
دیکشنری آلمانی به فارسی
دیدگاه ها، بازدیدها
دیکشنری آلمانی به فارسی
اشارات، کنایه ها
دیکشنری آلمانی به فارسی
خطاب، گفتار
دیکشنری آلمانی به فارسی
حق، ادّعا کنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
ظاهر، نجابت
دیکشنری آلمانی به فارسی
واگیرداری، خطر عفونت
دیکشنری آلمانی به فارسی
تحریک کننده، محرّک
دیکشنری آلمانی به فارسی
تحریک
دیکشنری آلمانی به فارسی
آزارندگی، بی حیایی
دیکشنری آلمانی به فارسی
متّهم کننده، متّهم
دیکشنری آلمانی به فارسی