جدول جو
جدول جو

معنی یاوه گویی - جستجوی لغت در جدول جو

یاوه گویی
عمل یاوه گو
تصویری از یاوه گویی
تصویر یاوه گویی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یاوه گو
تصویر یاوه گو
کسی که سخنان بیهوده و بی معنی و بی فایده بگوید، بیهوده گو، یاوه سرا، هرزه گو، هرزه خا، خیره درا، ژاژدرای، هرزه لاف، هرزه لای، یافه درای، ژاژخا، مهذار، هرزه درای، افسانه پرداز، افسانه گو
فرهنگ فارسی عمید
(دَ / دِ)
درازنفسی. سخن دراز کشیدن. سخن بلند شدن... (مجموعۀ مترادفات). پرحرفی. فراوان گویی:
گر هرچه نوشته ای بشویی
شویم دهن از زیاده گویی.
نظامی.
رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از یاوه گو
تصویر یاوه گو
بی هوده گو، آن که سخنان بی معنی گوید
فرهنگ فارسی معین
پراکنده گو، فضول، وراج، هرزه درا
فرهنگ واژه مترادف متضاد