یاوه گو یاوه گو کسی که سخنان بیهوده و بی معنی و بی فایده بگوید، بیهودِه گو، یاوِه سُرا، هَرزِه گو، هَرزِه خا، خیرِه دَرا، ژاژدَرای، هَرزِه لاف، هَرزِه لای، یافِه دَرای، ژاژخا، مِهذار، هَرزِه دَرای، اَفسانِه پَرداز، اَفسانِه گو فرهنگ فارسی عمید
چامه گو چامه گو شاعر، کسی که شعری را با آواز بخواند، آوازخوان، برای مِثال هلا چامه پیش آور ای چامه گوی / تو چنگ آور ای دختر ماه روی (فردوسی - ۶/۴۸۰) فرهنگ فارسی عمید