جدول جو
جدول جو

معنی مندوبات - جستجوی لغت در جدول جو

مندوبات(مَ)
جمع واژۀ مندوبه، تأنیث مندوب.
- مندوبات عقلیه، آنچه را عقل مستحسن شمارد، در مقابل مندوبات شرعیه. (فرهنگ علوم نقلی تألیف سجادی). رجوع به مندوب شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مجاوبات
تصویر مجاوبات
جواب دادن ها
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
مکتسبات. (آنندراج). ج مجلوبه. امتعۀ گرانبها و خاص هر دیار که بعنوان خراج یا تحفه به جایی فرستاده می شد: و روی به خدمت سلطان نهاد با حملهای گران از مجلوبات آن دیار از زر ساو و سیم ناب و... (ترجمه تاریخ یمینی چ شعار ص 250). ابوجعفر ذی القرنین را بدین سفارت تعیین فرمود و بر دست او حملی از تحف خراسان و مجلوبات ترکستان به فخرالدوله فرستاد. (ترجمه تاریخ یمینی)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
جمع واژۀ محدوده. رجوع به محدوده شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
جمع واژۀ مرعوبه. رجوع به مرعوبه شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
جمع واژۀ منصوبه. کلماتی که دارای نصب است. در زبان و قواعد عرب اسماء منصوبه دوازده قسم اند: مفعول مطلق، مفعول به، مفعول فیه، مفعول له، مفعول معه، حال، تمیز، مستثنی ̍، خبر افعال ناقصه، اسم حروف مشبهه بالفعل، اسم ما و لاء نفی جنس و خبر ما و لاء شبیه به لیس. (از فرهنگ علوم نقلی سجادی). رجوع به منصوب و نصب شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از محبوبات
تصویر محبوبات
جمع محبوبه، تازان دلداران ریکایان جمع محبوبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محدودات
تصویر محدودات
جمع محدوده، دیوار بندان سامانداران مرزین ها جمع محدوده (محدود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجاوبات
تصویر مجاوبات
جمع مجاوبت
فرهنگ لغت هوشیار
دوات مرکب (سیاه) زنگبار: به خانم تو که دریاش تاکمرگاه است به خامه ات که بسر میرود به هندوبار. (کمال رشیدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منسوجات
تصویر منسوجات
جمع منسوجه، بافتگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منشعبات
تصویر منشعبات
جمع منشعبه، ستاکیدگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منصوصات
تصویر منصوصات
جمع منصوصه (منصوص) : (آدم از منصوصات اصول مقرر کرد و روش آخرت و عالم غیب از وی که عقل (را) از برینش آن راه مجال نبود) (معارف بها ولد 1338 ص 153)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منظومات
تصویر منظومات
جمع منظومه (منظوم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منقولات
تصویر منقولات
جمع منقوله (منقول)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منثورات
تصویر منثورات
جمع منثوره، پراکنده ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منحوسات
تصویر منحوسات
جمع منحوسه (منحوس)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع منتخبه، بر گزیده ها بر گزیدگان گزینگان جمع منتخبه (منتخب) : برگزیده ها، کتابی که شامل برگزیده های آثار گذشتگان یا مطالب علمی و ادبی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
مناسبات در فارسی، جمع مناسبه، : جوری ها خویشی ها مانستن ها جمع مناسبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منحولات
تصویر منحولات
جمع منحوله (منحول)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مندرجات
تصویر مندرجات
جمع مندرجه، آمودگان، گنجیدگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منسوبات
تصویر منسوبات
جمع منسوبه (منسوب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقدورات
تصویر مقدورات
جمع مقدروه، توانکرد ها، شدنی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معدودات
تصویر معدودات
جمع معدوده، شمردگان اندکان جمع معدوده (معدود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطلوبات
تصویر مطلوبات
جمع مطلوبه (مطلوب)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مشروبه، نوشابه ها جمع مشروبه (مشروب) : نوشیدن مشروبات الکلی ممنوع است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزدوجات
تصویر مزدوجات
جمع مزدوجه (مزدوج)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرغوبات
تصویر مرغوبات
جمع مرغوبه، آهوران پسندیدگان جمع مرغوبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرطوبات
تصویر مرطوبات
جمع مرطوبه، ترها ژفیدگان نمناکان جمع مرطوبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرعوبات
تصویر مرعوبات
جمع مرعوبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مردودات
تصویر مردودات
جمع مردوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محجوبات
تصویر محجوبات
جمع محجوبه، پردگیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکتوبات
تصویر مکتوبات
جمع مکتوبه، نوشته ها، نامه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هندوبار
تصویر هندوبار
((هِ))
هندوستان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکتوبات
تصویر مکتوبات
نوشتارها
فرهنگ واژه فارسی سره