معنی 黏乎乎的
黏乎乎的
با احساس چسبناکی، چسبنده
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 黏乎乎的
傻乎乎的
傻乎乎的
خَفَن، اَحمَقانِه
دیکشنری چینی به فارسی
胖乎乎的
胖乎乎的
چاق و چِلِّه، چاق
دیکشنری چینی به فارسی