معنی 麻木的
麻木的
بی حسّ کننده، بی حسّ
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 麻木的
麻烦的
麻烦的
مُزاحِم، دَردِسَر ساز
دیکشنری چینی به فارسی
麻木地
麻木地
بِه شِکلی بی حِسّ کُنَندِه، بی حِسّ
دیکشنری چینی به فارسی
麻木
麻木
بی رَحمی، بی حِسّی
دیکشنری چینی به فارسی