معنی 颤抖的
颤抖的
لرزان، لرزیدن، لرزنده
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 颤抖的
发抖的
发抖的
لَرزَنده، لَرزیدَن
دیکشنری چینی به فارسی
颤抖地
颤抖地
بِه طُورِ لَرزان، لَرزان
دیکشنری چینی به فارسی
颤抖
颤抖
لَرزِش، لَرزیدَن
دیکشنری چینی به فارسی