معنی 预处理
预处理
پیش درمان، پیش پردازش
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 预处理
处理
处理
مُعامِلِه کَردَن، با، دَفع کَردَن، دَست گِرِفتَن، فَرآیَند کَردَن
دیکشنری چینی به فارسی