معنی 集中地
集中地
به طور جمع آوری شده، مکان متمرکز، به طور نقطه ای، به طور فشرده
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 集中地
集中的
集中的
مُتِمَرکِز، فِشُردِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
集中化
集中化
تَمَرکُززُدایی، تَمَرکُز
دیکشنری ژاپنی به فارسی
集体地
集体地
بِه طُورِ جَمعی، بِه صورَتِ جَمعی
دیکشنری چینی به فارسی
集中的
集中的
مُتِمَرکِز، مُتِمَرکِز شُدِه اَست
دیکشنری چینی به فارسی
集中化
集中化
تَمَرکُززُدایی، تَمَرکُز
دیکشنری چینی به فارسی
空中地
空中地
هَوایی، دَر هَوا
دیکشنری چینی به فارسی
集中
集中
تَمَرکُز
دیکشنری ژاپنی به فارسی
集中
集中
تَمَرکُز، مُتِمَرکِز شُدِه اَست، مُتِمَرکِز کَردَن، تَمَرکُز کَردَن
دیکشنری چینی به فارسی