معنی 陈腐的
陈腐的
تکراری، پیش پا افتاده
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 陈腐的
易腐的
易腐的
فاسِدشُدَنی
دیکشنری چینی به فارسی
陈腐地
陈腐地
بِه طُورِ پیشِ پااُفتادِه
دیکشنری چینی به فارسی
陈旧的
陈旧的
قَدیمی، کُهنِه
دیکشنری چینی به فارسی
防腐的
防腐的
ضِدِّ خُوردِگی، ضِدِّ عُفونی کُنَندِه، ضِدِّ عُفونی
دیکشنری چینی به فارسی
陈腐
陈腐
اِبتِذال، کُهنِه
دیکشنری چینی به فارسی