معنی 间接地
间接地
با طعنه، غیر مستقیم، به طور غیرمستقیم
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 间接地
后接地
后接地
بِه طُورِ مُثبَتی پَس اَز کَلَمِه، زَمین عَقَب
دیکشنری چینی به فارسی
连接地
连接地
بِه طُورِ مُرتَبِط، زَمین اِتِّصال، بِه طُورِ اِرتِباطی
دیکشنری چینی به فارسی
间歇地
间歇地
بِه طُورِ نَوَسَانی، بِه صورَتِ مُتِناوِب، بِه طُورِ مُتِناوِب
دیکشنری چینی به فارسی
间接的
间接的
غِیرِمُستَقیم
دیکشنری چینی به فارسی
直接地
直接地
بِه طُورِ مُستَقیم، مُستَقیماً
دیکشنری چینی به فارسی