معنی 重新组装
重新组装
دوباره جمع کردن
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 重新组装
重新组织
重新组织
سازماندِهی مُجَدَّد کَردَن، سازماندِهی مُجَدَّد
دیکشنری چینی به فارسی
重新武装
重新武装
بازنِظامی سازی، دُوبارِه مُسَلَّح کَردَن
دیکشنری چینی به فارسی
重新安装
重新安装
نَصب مُجَدَّد، دُوبارِه نَصب کُنید
دیکشنری چینی به فارسی