معنی 配置
配置
پیکربندی کردن، پیکربندی، ترتیب
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 配置
配置
配置
قَرار دادَن، تَرتِیب
دیکشنری ژاپنی به فارسی