معنی 邻近的
邻近的
کناری، در نزدیکی
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 邻近的
最近的
最近的
نَزدیک تَرین، آخَرین، اَخیراً
دیکشنری چینی به فارسی
附近的
附近的
نَزدِیکی، دَر نَزدیکی
دیکشنری چینی به فارسی
邻近地
邻近地
کِنارِ هَم، دَر نَزدیکی
دیکشنری چینی به فارسی
逼近的
逼近的
دَر حالِ نَزدیک شُدَن، نَزدیک شُدَن
دیکشنری چینی به فارسی
接近的
接近的
نَزدیک، بَستَن
دیکشنری چینی به فارسی
近的
近的
مُجاوِر، نَزدیک
دیکشنری چینی به فارسی