معنی 连续的
连续的
متوالی، مستمرّ، مداوم، پیوسته، دنباله دار، پی در پی
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 连续的
连续性
连续性
مُداوِمَت، تَدَاوُم
دیکشنری چینی به فارسی
连续地
连续地
بِه طُورِ پَیاپی، بِه طُورِ مُداوِم
دیکشنری چینی به فارسی
连结的
连结的
اِتِّصالی، مُتَصِّل اَست
دیکشنری چینی به فارسی
连接的
连接的
مُتَصِّل، مُتَصِّل اَست
دیکشنری چینی به فارسی
持续的
持续的
اِدامِه دار، مُستَمِرّ، ماندِگار
دیکشنری چینی به فارسی
非连续的
非连续的
غِیرِ مُتِوالی، ناپِیوَسته
دیکشنری چینی به فارسی