معنی 连结的
连结的
اتّصالی، متصّل است
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 连结的
连续的
连续的
مُتِوالی، مُستَمِرّ، مُداوِم، پِیوَستِه، دُنبالِه دار، پِی دَر پِی
دیکشنری چینی به فارسی
连接的
连接的
مُتَصِّل، مُتَصِّل اَست
دیکشنری چینی به فارسی
纠结的
纠结的
گِرِه دار، دَرهَم، پوشیدِه، دَر هَم پیچیدِه
دیکشنری چینی به فارسی