معنی 过时的
过时的
منسوخ، منسوخ شده
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 过时的
准时的
准时的
بِه مُوقِع
دیکشنری چینی به فارسی
即时的
即时的
آنی، زَمان واقِعی
دیکشنری چینی به فارسی
及时的
及时的
دقیقاً بِه روز، بِه مُوقِع
دیکشنری چینی به فارسی
同时的
同时的
هَم زَمان، دَر هَمان زَمان
دیکشنری چینی به فارسی
暂时的
暂时的
مُوَقَّت
دیکشنری چینی به فارسی
适时的
适时的
مُناسِب، بِه مُوقِع
دیکشنری چینی به فارسی
过滤的
过滤的
فیلتِر شُدِه
دیکشنری چینی به فارسی
过渡的
过渡的
اِنتِقالی
دیکشنری چینی به فارسی
过期的
过期的
مُنقَضی شُدِه، مُنقَضی شُدِه اَست
دیکشنری چینی به فارسی