معنی 边际地
边际地
به طور جزئی، در حاشیه
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 边际地
人际地
人际地
بِه طُورِ بِینِ فَردی، بِینِ فَردی
دیکشنری چینی به فارسی
国际地
国际地
بِه طُورِ بینُ المِلَلی، دَر سَطح بِین المِلَلی
دیکشنری چینی به فارسی
实际地
实际地
بِه طُورِ عَمَلی، عَمَلاً
دیکشنری چینی به فارسی