معنی 起泡的
起泡的
پرجوش، گازدار، فورانی، پرکف
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 起泡的
起泡性
起泡性
کَف زَدِگی، کَف کَردَن
دیکشنری چینی به فارسی
起泡地
起泡地
بِه طُورِ جوشان، جوشان، کَف آلود
دیکشنری چینی به فارسی
起泡
起泡
حُباب ساختَن، کَف کَردَن، سَرزِندِگی
دیکشنری چینی به فارسی