معنی 裂开的
裂开的
ترک خورده، تقسیم، شکسته
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 裂开的
半开的
半开的
نیمِه باز
دیکشنری چینی به فارسی
公开的
公开的
عُمومی
دیکشنری چینی به فارسی
分开的
分开的
جُدا، جُدا کَردَن
دیکشنری چینی به فارسی
张开的
张开的
باز، باز کَردَن
دیکشنری چینی به فارسی
打开的
打开的
باز شُدِه، باز کَردَن
دیکشنری چینی به فارسی
解开的
解开的
بازشُدِه، گُشودِه شُد
دیکشنری چینی به فارسی
裂开地
裂开地
با شِکاف، زَمین تَرَک خُوردِه
دیکشنری چینی به فارسی
断开的
断开的
قَطع شُدِه، قَطع شُدِه اَست
دیکشنری چینی به فارسی
盛开的
盛开的
دَر حالِ شُکوفِه دادَن، شُکوفِه دادَن، شُکوفا
دیکشنری چینی به فارسی