معنی 被打的
被打的
کتک خورده
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 被打的
被困的
被困的
گِرِفتار، بِه دام اُفتادِه، مَحبوس
دیکشنری چینی به فارسی
被告的
被告的
مُتَّهَم
دیکشنری چینی به فارسی
被动的
被动的
مُنفَعِل
دیکشنری چینی به فارسی