معنی 节制地
节制地
با محدودیت، کم کم
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 节制地
强制地
强制地
بِه طُورِ قَهری، بِه زور، بِه صورَتِ اِلزامی، بِه طُورِ قاطِع
دیکشنری چینی به فارسی
节日地
节日地
بِه طُورِ جَشن آمیز، مَکان جَشنوارِه
دیکشنری چینی به فارسی
节俭地
节俭地
صَرفِه جویانِه، با صَرفِه جویی، بِه طُورِ مَحدود، صَرفِه جویی وار
دیکشنری چینی به فارسی
专制地
专制地
بِه طُورِ سُلطِه گَرایانِه، خودکامِه
دیکشنری چینی به فارسی
无节制地
无节制地
بِدونِ مَهارَتی، بی بَند و بار
دیکشنری چینی به فارسی
节制
节制
میانِه رَوی، کُنتُرُل کُنید، اِعتِدال
دیکشنری چینی به فارسی