معنی 膨胀的
膨胀的
بادکرده، متورّم، پفی
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 膨胀的
肿胀的
肿胀的
وَرَم کَردِه، مُتِوَرِّم
دیکشنری چینی به فارسی
膨胀
膨胀
اِنفِجار، گُستَرِش، اَفزایَندِه، تَوَرُّم ایجاد کَردَن، وَرَم کَردَن
دیکشنری چینی به فارسی