معنی 脆脆的
脆脆的
ترد و شکننده، ترد
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 脆脆的
可脆的
可脆的
قابِلِ خُرد شُدَن، تُرُد
دیکشنری چینی به فارسی
脆脆地
脆脆地
خُشک و تیز، تُرُد، پُرکِشِش و خُشک
دیکشنری چینی به فارسی
脆弱的
脆弱的
سُست، شِکَنَندِه، ناقِص، آسیب پَذیر
دیکشنری چینی به فارسی
脆的
脆的
خُشک و تُرُد، تُرُد، کِریسپی
دیکشنری چینی به فارسی