معنی 群体地
群体地
به طور دسته جمعی، در گروه ها
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 群体地
一体地
一体地
بِه طُورِ یِک پارچِه، دَر یِک تِکِّه
دیکشنری چینی به فارسی
具体地
具体地
بِه طُورِ عَینی، بِه طُورِ خاص
دیکشنری چینی به فارسی
得体地
得体地
با تَدبِیر، شایِستِه
دیکشنری چینی به فارسی
躯体地
躯体地
بَدَنی، جَسمی
دیکشنری چینی به فارسی
集体地
集体地
بِه طُورِ جَمعی، بِه صورَتِ جَمعی
دیکشنری چینی به فارسی
整体地
整体地
بِه طُورِ جامِع، بِه طُورِ کُلّی، بِه طُورِ یِکپارچِه
دیکشنری چینی به فارسی
群居地
群居地
جَمع گَرایانِه، مُستَعمِرِه
دیکشنری چینی به فارسی