معنی 统治者
统治者
حاکم
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 统治者
统治的
统治的
حاکِم، حُکم مِی کُند
دیکشنری چینی به فارسی
统一者
统一者
اِتِّحاد گَر، یِکپارچِه کُنَندِه
دیکشنری چینی به فارسی
统治
统治
سُلطِه کامِل، حُکومَت کُند، حُکومَت کَردَن، حُکم دادَن
دیکشنری چینی به فارسی