معنی 系统化
系统化
نظام بندی، سیستماتیک کردن
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 系统化
系统的
系统的
سیستِماتیک
دیکشنری چینی به فارسی
系统地
系统地
بِه طُورِ سیستِمی، بِه صورَتِ سیستِماتیک
دیکشنری چینی به فارسی