معنی 相对地
相对地
به طور مقایسه ای، نسبتاً
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 相对地
敌对地
敌对地
بِه طُورِ خَصمانِه، خَصمانِه
دیکشنری چینی به فارسی
相应地
相应地
طبقاً، بِه هَمین تَرتِیب، بِه طُورِ مَربوط
دیکشنری چینی به فارسی
相对的
相对的
نِسبی
دیکشنری چینی به فارسی
相对性
相对性
نِسبِیَت
دیکشنری چینی به فارسی
相反地
相反地
بَر خَلاف، بَرعَکس
دیکشنری چینی به فارسی
相关地
相关地
بِه طُورِ مُرتَبِط، مَربوطِه، مُرتَبِط
دیکشنری چینی به فارسی
相互地
相互地
مُتِقابِلاً، مُتِقابِل
دیکشنری چینی به فارسی