معنی 爆裂的
爆裂的
پرشور، ترکیدن
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 爆裂的
分裂的
分裂的
تَفرَقِه اَفکَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
分裂的
分裂的
تَقسیم شُدِه، تَقسیم شُدِه اَست، تَفرَقِه اَفکَن
دیکشنری چینی به فارسی
撕裂的
撕裂的
شِکافَندِه، پارِه شُدِه، پارِه کُنَندِه
دیکشنری چینی به فارسی
爆炸的
爆炸的
اِنفِجاری، مَواد مُنفَجِرِه
دیکشنری چینی به فارسی
爆发的
爆发的
آتَشفِشانی، مَواد مُنفَجِرِه
دیکشنری چینی به فارسی
破裂的
破裂的
گُسَستِه، تَرَک خُوردِه
دیکشنری چینی به فارسی
爆裂
爆裂
تَرکیدَن
دیکشنری چینی به فارسی