معنی 湿透的
湿透的
خیس، خیس شده، خیسانده
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 湿透的
渗透的
渗透的
نُفوذکُنَندِه، نافِذ
دیکشنری چینی به فارسی
湿的
湿的
خیس، مَرطوب
دیکشنری چینی به فارسی