معنی 清醒的
清醒的
بیدار، هوشیار، آرام و منطقی
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 清醒的
清醒地
清醒地
بیدارانِه، با هوشیاری
دیکشنری چینی به فارسی
清白的
清白的
بی آلایِش، بی گُناه
دیکشنری چینی به فارسی
清理的
清理的
پاک شُدِه، تَمیز شُد
دیکشنری چینی به فارسی
清晰的
清晰的
شَفّاف، رُوشَن، خوانا
دیکشنری چینی به فارسی
清新的
清新的
تازِه کُنَندِه، تازِه
دیکشنری چینی به فارسی
清醒
清醒
بیداری، کامِلاً بیدار
دیکشنری چینی به فارسی