معنی 晕眩的
晕眩的
سرخوش، سرگیجه
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 晕眩的
晕车的
晕车的
دُچار حالَت تَهَوُّع، بیماری حَرَکَت
دیکشنری چینی به فارسی
晕船的
晕船的
دَریا زَدِه
دیکشنری چینی به فارسی
晕机的
晕机的
دُچار حالَت تَهَوُّع هَوایی، بیمار هَوا
دیکشنری چینی به فارسی
眩晕的
眩晕的
سَرگَشتِه، سَرگیجِه، سَرگیجِه دار
دیکشنری چینی به فارسی