معنی 无系统地
无系统地
بی نظم، غیر سیستماتیک
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 无系统地
无系统的
无系统的
غِیرِسیستِمی، غِیرِ سیستِماتیک
دیکشنری چینی به فارسی
系统地
系统地
بِه طُورِ سیستِمی، بِه صورَتِ سیستِماتیک
دیکشنری چینی به فارسی