معنی 操作
操作
دستکاری، عمل کنند، عمل کردن، عملیّات
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 操作
操作
操作
دَستکاری، عَمَلیّات
دیکشنری ژاپنی به فارسی