معنی 持续的
- 持续的
- ادامه دار، مستمرّ، ماندگار
واژههای مرتبط با 持续的
可持续的
- 可持续的
- پایدار
连续的
- 连续的
- مُتِوالی، مُستَمِرّ، مُداوِم، پِیوَستِه، دُنبالِه دار، پِی دَر پِی
持续性
- 持续性
- پایداری، تَدَاوُم
持续地
- 持续地
- مداومًا، بِه طُورِ مُداوِم، بِه طُورِ ماندِگار
持久的
- 持久的
- پایدار، بادَوام
持续
- 持续
- آخِرین بودَن، اِدامِه داد، دِرَنگ کَردَن