معنی 抑制器
抑制器
سرکوبگر، سرکوب کننده
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 抑制器
抑制器
抑制器
سَرکوبگَر، سَرکوب کُنَندِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
抑制者
抑制者
سَرکوب گَر، سَرکوب کُنَندِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
抑制的
抑制的
مَحدود، مَهار شُدِه اَست، کاهیدِه
دیکشنری چینی به فارسی
抑制剂
抑制剂
بازدارَندِه
دیکشنری چینی به فارسی
复制器
复制器
تَکثِیرکُنَندِه
دیکشنری چینی به فارسی
抑制
抑制
بازداری، خویشتَن داری، سَرکوب
دیکشنری ژاپنی به فارسی
抑制
抑制
مَحدود کَردَن، مَهار، مُمانِعَت کَردَن، بازداری
دیکشنری چینی به فارسی