معنی 恰当地
恰当地
به طور شایسته، مناسب
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 恰当地
哐当地
哐当地
با صِدایِ بَرخُورد سَخت، بَنگ مَحَلّی
دیکشنری چینی به فارسی
恰当性
恰当性
مُناسِبَت، مُناسِب بودَن
دیکشنری چینی به فارسی
正当地
正当地
حَقاً، بِه دُرُستی
دیکشنری چینی به فارسی
适当地
适当地
بِه طُورِ مُناسِب، مُناسِب، بِه طُورِ شایِستِه، بِه طُورِ صَحیح
دیکشنری چینی به فارسی
不恰当地
不恰当地
بِه طُورِ نامُناسِب، نامُناسِب
دیکشنری چینی به فارسی