معنی 干涸的
干涸的
خشکیده، خشک
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 干涸的
干旱的
干旱的
خُشک
دیکشنری چینی به فارسی
干净的
干净的
تَمیز، تَمیز کَردَن
دیکشنری چینی به فارسی
干的
干的
خُشک
دیکشنری چینی به فارسی