معنی 对立的
对立的
مخالف، در مقابل
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 对立的
自立的
自立的
خودکَفا، مُتَّکی بِه خُود
دیکشنری چینی به فارسی
中立的
中立的
بی طَرَف، خُنثیٰ
دیکشنری چینی به فارسی
孤立的
孤立的
مُنعَزِل، جُدا شُدِه
دیکشنری چینی به فارسی
对面的
对面的
مُقابِل، دَر مُقابِل
دیکشنری چینی به فارسی
对话的
对话的
گُفتِگوئی، مُحاوِرِه ای
دیکشنری چینی به فارسی
对角的
对角的
قُطری، مُوَرَّب
دیکشنری چینی به فارسی
对称的
对称的
مُتِقارِن
دیکشنری چینی به فارسی
对数的
对数的
لوگاریتمی، لُگاریتمی
دیکشنری چینی به فارسی
对抗的
对抗的
خَصمانِه، تَقابُلی
دیکشنری چینی به فارسی