معنی 对称的
对称的
متقارن
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 对称的
対称的
対称的
مُتِقارِن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
不对称的
不对称的
نامُتِقارِن
دیکشنری چینی به فارسی
匀称的
匀称的
خُوش فُرم، بِه خوبی مُتِناسِب
دیکشنری چینی به فارسی
自称的
自称的
اِظهاری، خُود خوٰاندِه
دیکشنری چینی به فارسی
对面的
对面的
مُقابِل، دَر مُقابِل
دیکشنری چینی به فارسی
对话的
对话的
گُفتِگوئی، مُحاوِرِه ای
دیکشنری چینی به فارسی
对角的
对角的
قُطری، مُوَرَّب
دیکشنری چینی به فارسی
对立的
对立的
مُخالِف، دَر مُقابِل
دیکشنری چینی به فارسی
对称地
对称地
بِه طُورِ مُتِقارِن، بِه صورَتِ مُتِقارِن
دیکشنری چینی به فارسی