معنی 定量的
定量的
کمی
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 定量的
定量的に
定量的に
بِه طُورِ کَمی، اَز نَظَرِ کَمّی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
定量的な
定量的な
قابِلِ اَندازِه گیری، کَمّی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
定量化
定量化
کَمّیَّت سَنجی، کَمی سازی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
定期的
定期的
روتینی، بِه طُورِ مُنَظَّم
دیکشنری ژاپنی به فارسی
定量地
定量地
بِه طُورِ کَمی، اَز نَظَرِ کَمّی
دیکشنری چینی به فارسی
定期的
定期的
مُنَظَّم
دیکشنری چینی به فارسی
定性的
定性的
کِیفِی
دیکشنری چینی به فارسی
定向的
定向的
هَدَف دار، جَهَت دار
دیکشنری چینی به فارسی
大量的
大量的
حَجیم، بِسیاری اَز
دیکشنری چینی به فارسی