معنی 定期地
定期地
منظّم، به طور منظّم
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 定期地
定期的
定期的
روتینی، بِه طُورِ مُنَظَّم
دیکشنری ژاپنی به فارسی
初期地
初期地
بِه طُورِ اَوَّلیِّه، مَکان اَوَّلیِّه
دیکشنری چینی به فارسی
定量地
定量地
بِه طُورِ کَمی، اَز نَظَرِ کَمّی
دیکشنری چینی به فارسی
定期的
定期的
مُنَظَّم
دیکشنری چینی به فارسی
定性地
定性地
بِه طُورِ کِیفِی، اَز نَظَرِ کِیفِی
دیکشنری چینی به فارسی
早期地
早期地
زودهِنگام، دَر اَوایِل
دیکشنری چینی به فارسی
预期地
预期地
بِه طُورِ مُورِدِ اِنتِظار، با اِنتِظار، بِه طُورِ اِحتِمالی
دیکشنری چینی به فارسی