معنی 孤立的
孤立的
منعزل، جدا شده
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 孤立的
自立的
自立的
خودکَفا، مُتَّکی بِه خُود
دیکشنری چینی به فارسی
中立的
中立的
بی طَرَف، خُنثیٰ
دیکشنری چینی به فارسی
孤独的
孤独的
تَنها
دیکشنری چینی به فارسی
孤儿的
孤儿的
یَتیم، یَتیم شُدِه
دیکشنری چینی به فارسی
对立的
对立的
مُخالِف، دَر مُقابِل
دیکشنری چینی به فارسی
独立的
独立的
مُستَقِل
دیکشنری چینی به فارسی
站立的
站立的
ایستادِه
دیکشنری چینی به فارسی
竖立的
竖立的
ایستادِه، عَمودی
دیکشنری چینی به فارسی
孤立
孤立
اِنزِوا
دیکشنری ژاپنی به فارسی