معنی 存在地
存在地
به طور وجودی، محلّ وجود
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 存在地
内在地
内在地
بِه طُورِ ذاتی، ذاتاً
دیکشنری چینی به فارسی
存在的
存在的
مُوجود، وُجُود داشتِه باشَد
دیکشنری چینی به فارسی
潜在地
潜在地
بِه طُورِ مَخفیانِه و زیان آوَر، بِه طُورِ بِالقُوِّه، نَهُفتِه
دیکشنری چینی به فارسی
存在
存在
حُضور، وُجُود
دیکشنری ژاپنی به فارسی
存在
存在
وُجود داشتَن، وُجُود داشتِه باشَد، وُجُود، حُضور
دیکشنری چینی به فارسی