معنی 外行地
外行地
به طور آماتوری، غیر روحانی
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 外行地
可行地
可行地
بِه طُورِ قابِلِ اَنجام، بِه طُورِ عَمَلی، مُستَحکَم، قابِلِ اِجرا
دیکشنری چینی به فارسی
外部地
外部地
اَز بیرون، خارِجی، بِه طُورِ خارِجی، بِه طُورِ غِیرِمُستَقیم
دیکشنری چینی به فارسی
外科地
外科地
بِه طُورِ جَرّاحی، بِه صورَتِ جَرّاحی
دیکشنری چینی به فارسی