معنی 基本地
基本地
به طور ابتدایی، زمین اساسی، اساسی
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 基本地
基本的
基本的
بُنیادی، اَساسی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
原本地
原本地
بِه طُورِ اَصلی، مَکان اَصلی
دیکشنری چینی به فارسی
根本地
根本地
بِه طُورِ اَساسی، اَساساً
دیکشنری چینی به فارسی
基础地
基础地
بِه طُورِ بُنیادین، پایِه
دیکشنری چینی به فارسی
基本的
基本的
پایِه ای، اَساسی، مُقَدَّماتی، بُنیادی، اِبتِدایی
دیکشنری چینی به فارسی
基本上
基本上
بِه طُورِ اَساسی، اَساساً
دیکشنری چینی به فارسی