معنی 固定
固定
چسبندگی، ثابت شده است، ثابت سازی، سنبه کردن، چسباندن
دیکشنری چینی به فارسی
واژههای مرتبط با 固定
固定
固定
چَسبَندِگی، ثابِت شُد، ثابِت سازی
دیکشنری ژاپنی به فارسی